ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) مبارک.
امروز اولین روز مادر من است. یعنی اولین روز مادری که من هم مادر شدهام. دوست داشتم در چنین روزی وبلاگم را افتتاح کنم.
علی الان 3 ماه و 11 روز دارد. شاید برای افتتاح وبلاگ کمی دیر به نظر برسد ولی تا حالا دلیلی برای این کار نداشتم و در ضمن سرم هم خیلی شلوغ بود والبته هست ولی دلم نیامد تجربیات مادرانهام را ثبت نکنم. بگذریم.
الان حسابی برای خودم مامان شدم به خصوص بعد از دیدن این سی دی "زبان گریه بچهها". قبلتر خودم هم تقریباً دلیل هر کدام از گریههای علی را میفهمیدم ولی حالا خیلی بهتر شده است. گریههایش هم برایم شیرین شده چون میدانم که با گریهاش با من حرف میزند و من هم حرفش را میفهمم.
در این سی دی کلاً 5 نوع گریه معرفی میشود که در هر کدام بچه کلمهی خاصی را میگوید:
neh: گرسنهام.
eh: باد گلویم را بگیرید. (قابل توجه خاله جون حاج علی آقا، گفتم "باد گلو"!)
owh: خستهام.
eierh: دل درد و نفخ دارم. (از همه بدتر است!)
heh: ناراحتم یعنی یا سردم است یا گرمم یا جایم خیس است.
آدم باید به دقت به گریهی بچه توجه کند تا نوع آن را تشخیص بدهد. گاهی اوقات این گریهها ترکیبی هستند و باید به آن کلمهای که بیشتر تکرار میشود توجه کرد.
یک دستی تایپ کردن آدم را زود خسته میکند! برای امروز کافی است!